خانه، پناهگاه امنی
Wiki Article
هر کسی به فضایی آرام نیاز داشته. خانه/منزل برای همه ی ما مثل این مکان .
در هنگام به پناهگاه خودتان میروید, فکر میکنید : من در این مکان ایمن و امن هستم.
- این مکان در نظر ما| معروف| میباشد
- خانه/منزل/ مکان آرامش است
- {در خانه/در منزل ما| در پناهگاه ما| احساس راحتی میکنیم| میتوانیم| با یکدیگر زندگی کنیم
یادگاری از کودکی در خانه
هر خانه خانه پر از یادگارها است که ما را به سال های شیرین خود یادآوری می کنند. من هنوز هم باقی مانده شیشه ی read more کوچک مربا مادرم را در شیشه ی نگه داشته ام.
تصویر ها باستانی داخل قاب اتاق من قرار گرفته اند . هر تصویر من را با بازی های بچگی
رگبار عشق در چهاردیواری خانه
در این خانه، ناچیز و آرام, حصار عشق چشمه میکرد.
- هر روز
صوت سکوت خانه آرامش را فریاد میزند {
در پس دیوارهای خسته و دلسوز، هر چه کم صدا تر/ softer باشد ، صبر/Patience خانه بیشتر فریاد میزند. دلنشین/Soothing این سکوت ، شفاف /Transparent است و رقص/Dance روح را با عشق/Love می آراید.
- پناهگاه صلح/Haven of peace
- صدای خاموشی/Silence's voice
خانه، آینه تمام نمای زندگی روزگار
خانه، مانند آینه تمام نمای زندگی ماست. در این سقف، تمام رویدادها و لحظات ما را/به ما/مان بازگو/نمایان/شرح می دهد. از شادی/عشق/مهر تا/و /غم/افسردگی/دلتنگی, خانه {گواهی/حاضری/نشانی بر قسمت ها/پله های زندگی/زیست/ما.
- تمام در خانه، داستان/ خاطره/اطلاع/ را از خود {فروارویان/نمایان/رساندن
- در/از/با خانه ما زندگی/ما/خودمان/را می شناسیم/فهمیم/ببینیم
طمع به خانه رویاهایم
از زمان کودکی، همیشه عقیده/تصور/فکر داشتم که یک خانه/حیاط/مسکن زیبا/دلنشین/آرامش بخش در محلهی/منطقهی/جای/郊نای/محدوده/ساحل زندگی/باقی/پژوهشی کردن.
Report this wiki page